Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5546 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bail
U
عمل خارج کردن اب قایق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
canopies
U
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy
U
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
lubber's line
U
علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind
U
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
inactivate
U
غیر فعال کردن ناو از رده خارج کردن یکان
ejection
U
خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
tack
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
bring out
U
خارج کردن
ejecting
U
خارج کردن
ejected
U
خارج کردن
unship
U
خارج کردن
eject
U
خارج کردن
ejects
U
خارج کردن
derails
U
از خط خارج کردن
derailing
U
از خط خارج کردن
derailed
U
از خط خارج کردن
discharge
U
خارج کردن
discharges
U
خارج کردن
extraction
U
خارج کردن
phase out
U
خارج کردن
expulse
U
خارج کردن
derail
U
از خط خارج کردن
to rule out
U
خارج کردن
out of bounds
U
خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
broached
U
سوراخ کردن قایق
broaches
U
سوراخ کردن قایق
broaching
U
سوراخ کردن قایق
swamped
U
غرق کردن قایق
swamps
U
غرق کردن قایق
swamping
U
غرق کردن قایق
broach
U
سوراخ کردن قایق
barge
U
با قایق حمل کردن
boats
U
قایق رانی کردن
capsize
U
واژگون کردن قایق
capsized
U
واژگون کردن قایق
capsizes
U
واژگون کردن قایق
capsizing
U
واژگون کردن قایق
boat
U
قایق رانی کردن
barged
U
با قایق حمل کردن
swamp
U
غرق کردن قایق
barges
U
با قایق حمل کردن
spewing
U
با فشار خارج کردن
expectorate
U
ازشش خارج کردن
disseise
U
ازتصرف خارج کردن
swap out
U
مبادله کردن به خارج
write-offs
U
از دفتر خارج کردن
to expel
[from]
U
بزور خارج کردن
[از]
write off
U
از دفتر خارج کردن
spews
U
با فشار خارج کردن
spewed
U
با فشار خارج کردن
write-off
U
از دفتر خارج کردن
exfiltration
U
خارج کردن از میدان
decivilize
U
از تمدن خارج کردن
tabled
U
از دستور خارج کردن
tabling
U
از دستور خارج کردن
table
U
از دستور خارج کردن
to put out of court
U
از دستور خارج کردن
disarm
U
از ضامن خارج کردن
disarmed
U
از ضامن خارج کردن
disarms
U
از ضامن خارج کردن
defecating
U
خارج کردن مدفوع
defecates
U
خارج کردن مدفوع
defecated
U
خارج کردن مدفوع
lay on the table
U
از دستور خارج کردن
spew
U
با فشار خارج کردن
ablate
U
بریدن و خارج کردن
phase out
U
به ترتیب خارج کردن
tables
U
از دستور خارج کردن
defecate
U
خارج کردن مدفوع
ship water
U
نفوذ کردن اب بداخل قایق
scow
U
با قایق چهارگوش حمل کردن
cast off
U
باز کردن طناب قایق
ground tackle
U
وسیله مهار کردن قایق
expelling
U
منفصل کردن بزور خارج کردن
expel
U
منفصل کردن بزور خارج کردن
expelled
U
منفصل کردن بزور خارج کردن
expels
U
منفصل کردن بزور خارج کردن
emancipate
U
از زیر سلطه خارج کردن
strike off the rolls
U
از صورت وکلا خارج کردن
emancipated
U
از زیر سلطه خارج کردن
evacuating
U
اخراج خارج کردن یا شدن
evacuate
U
اخراج خارج کردن یا شدن
evacuates
U
اخراج خارج کردن یا شدن
evacuated
U
اخراج خارج کردن یا شدن
To import goods
[from abroad]
کالا از خارج وارد کردن
to phase out something
U
به ترتیب خارج کردن چیزی
reeked
U
بخار ازدهان خارج کردن
withdrawals
U
خارج کردن عقب کشیدن
unplugs
U
خارج کردن دو شاخه از سوکت
emitting
U
بیرون دادن خارج کردن
unplugging
U
خارج کردن دو شاخه از سوکت
emitted
U
بیرون دادن خارج کردن
unplugged
U
خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplug
U
خارج کردن دو شاخه از سوکت
emits
U
بیرون دادن خارج کردن
emancipates
U
از زیر سلطه خارج کردن
deconcentrate
U
از حالت تغلیظ خارج کردن
emit
U
بیرون دادن خارج کردن
withdrawal
U
خارج کردن عقب کشیدن
uncouple
U
از حالت زوجی خارج کردن
reeks
U
بخار ازدهان خارج کردن
reeking
U
بخار ازدهان خارج کردن
emancipating
U
از زیر سلطه خارج کردن
reek
U
بخار ازدهان خارج کردن
mooring
U
نقطه مهار کردن قایق به ساحل
lighters
U
با قایق باری کالا حمل کردن
steamboat
U
قایق بخاری باکشتی بخارسفر کردن
lighter
U
با قایق باری کالا حمل کردن
emits
U
بیرون دادن از خود خارج کردن
to play in or out
U
با نواختن ارغنون یا سازدیگرواردیا خارج کردن
emitted
U
بیرون دادن از خود خارج کردن
emitting
U
بیرون دادن از خود خارج کردن
snake out
U
خارج کردن کالا از انبار ناو
break
U
از حالت رمز خارج کردن یک کد مشکل
breaks
U
از حالت رمز خارج کردن یک کد مشکل
bowdlerize
U
قسمتهای خارج از اخلاق را حذف کردن از
safing
U
از حالت مسلح بودن خارج کردن
emit
U
بیرون دادن از خود خارج کردن
foldboat
U
قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
mooring line
U
طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
port
U
بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
head off
U
دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
head down
U
دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
boat space
U
فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
deviations
U
از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
discarding
U
خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
deviation
U
از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
discarded
U
خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
importation
U
عمل وارد کردن چیزی به سیستم از خارج
discards
U
خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
discard
U
خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
stripping crane
U
جرثقیل برای خارج کردن شمش از کوکیله
to move one's operation offshore
U
شرکت خود را به خارج
[از کشور]
منتقل کردن
hooked medallion
U
ترنج قلاب شکل
[در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
evicted
U
خارج کردن خلع ید کردن
evict
U
خارج کردن خلع ید کردن
evicting
U
خارج کردن خلع ید کردن
evicts
U
خارج کردن خلع ید کردن
externals
U
مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
sideline
U
ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
sidelined
U
ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
releases
U
خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
released
U
خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
sidelines
U
ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
release
U
خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
sidelining
U
ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
smut
U
تصاویروداستانهای خارج از اخلاق سیاه ولکه دار کردن
smuts
U
تصاویروداستانهای خارج از اخلاق سیاه ولکه دار کردن
exfiltration
U
خارج کردن عده ها از مناطق تحت کنترل دشمن
external
U
مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
evictions
U
چیزی را به حکم قانون از تصرف کسی خارج کردن
eviction
U
چیزی را به حکم قانون از تصرف کسی خارج کردن
cabled
U
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable
U
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
spill wind
U
سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
break out
U
نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
denationalizing
U
از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalized
U
از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalising
U
از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalize
U
از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalises
U
از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizes
U
از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalised
U
از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
deforests
U
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforest
U
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforesting
U
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforested
U
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
traveler
U
میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
showboat
U
قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
demonetization
U
سکه خارج از گردش جایگزین کردن مسکوکات جدیدبه جای سکههای رایج
label
U
مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
labeling
U
مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
labelled
U
مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
labels
U
مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
texts
U
پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
text
U
پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
port
U
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
scooter
U
روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
scooters
U
روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
tackles
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
demonetization
U
خارج کردن پول از گردش از اعتبار انداختن پول درگردش
tilting mixer
U
نوعی بتن ساز دوار که با کج کردن مخزن ان تمام بتن خارج میشود
osteotomy
U
برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
reversion
U
هبه کردن مال غیر منقول بخ کسی به شرط حدوث امری در خارج یا گذشتن مدت معین هبه مشروط
cryptographic
U
تعداد کدهایی که در الگوریتم رمز برای مشخص کردن داده رمز دار و خارج از رمز به کارمی روند
serviced
U
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
service
U
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
ferry boat
U
قایق
bilge
U
کف قایق
boatdeck
U
پل قایق
barged
U
قایق
barge
U
قایق
boat
U
قایق
Recent search history
Forum search
1
Potential
2
off-season
1
strong
1
To be capable of quoting
1
set the record straight
1
Arousing
1
pedal pamping
1
construed
2
purchase off the registry
2
purchase off the registry
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com